نتایج جستجو برای عبارت :

چگونه مهریه خودرا از همسرم بگیرم؟

چگونه نفقه خودرا از همسرم بگیرم؟
چگونه نفقه خودرا از همسرم بگیرم؟ طبق قانون مدنی و همچنین قانون حمایت خانواده یکی از وظایف زوج پرداخت نفقه و همسرش (زوجه ) می باشد
و در قبال آن نیز زوجه ملزم به تمکین از همسرش اعم از عام و خاص می باشد .گاها رخ می دهد که زوج نسبت به پرداخت نفقه همسرش امتناع می نماید
و یا اینکه به میزان ناچیزی به همسرش (زوجه )نفقه پرداخت می کند ‌ و این عدم پرداخت باعث می گردد
که زوجه در مضیقه و فشار فراوان قرار گیرد و دچار عسر و حرج ش
چگونه مهریه خودرا از همسرم بگیرم؟
چگونه مهریه خودرا از همسرم بگیرم؟  پس از عقد نکاح مهریه دینی است که بر ذمه زوج قرار میگیرد .
یعنی اینکه با وقوع عقد، زن مالک تمام مهر می گردد .اما زوجه چگونه بایست نسبت به اخذ مهریه خود از زوج اقدام کند !؟ابتدا زوجه از زوج مهریه خود را مطالبه می نماید که در اغلب موارد زوج نسبت به پرداخت مهریه امتناع می نماید و زوجه به ناگزیر بایست اقدام قانونی را پیش بگیرد .لذا؛ زوجه با توجه به رویه جدید مطالبه مهریه ابتدا با د
در ۹۹٪مواقعی که با همسرم وارد دعوا و مشاجره و بگو مگو میشم،نهایتا چیزی که میاد تو ذهنم اینه که ارزششو داشت؟ارزش داشت سر فلان چیز بی مورد با همسرم دعوا کنم و آرامش زندگیمو بهم بزنم؟همیشه هم جوابم اینه که نه ارزششو نداشت.
مشکل من اینه که تحمل بی نظمی و گیج بازی و حواس پرتی برام سخته و دیدن اینها از همسرم باعث میشه از کوره در برم و اون هم بهش برمیخوره شدیدا...
 
آخ چقد این تپش قلب اذیتم میکنه...
شهریورماه 1394 من و همسرم عقد کردیم . بعد از گذشت 5 ماه در بهمن ماه 1394 موقع تولد همسرم رسیده بود . یه جش تولد برای همسرم در خانه پدرش گرفتم و شام ( چلومرغ ) دادم . مهمونای تولد همسرم ، داداش ها و آبجی های دو طرف به همراه پدر و مادرهامون بودند . کادوی من برای همسرم یه گوشی موبایل سامسونگ مدل G5 بود که 530 هزار تومان خریدم .
 
***
 
 
همسرم قبول نمیکنه خانواده من بهتر هستند
خانم بنده همواره اصرار دارد تا در زمان خرید هدایا برای خانواده‌های مان کاملا یکسان و برابر برخورد کنیم، حال آن‌که خانواده این جانب همواره به نسبت خانواده همسرم لطف بیشتری به ما دارند، چه از لحاظ تعداد و دفعات هدیه دادن و چه از لحاظ ارزش مالی. خانمم قبول نمی‌کند که خانواده من از خانواده او در این زمینه بهترند. با این‌که این موضوع را بارها برایش توضیح داده‌ام اما با توجیهاتی همچون تفاوت سطح مالی دو خ
عمر بن یزید از پدرش حدیث کند که گفت شنیدم حضرت صادق میفرمودهرکس برادر دینی خودرا تهمت زند احترامی میان اندوبجا نماندوهرکه با برادر دینی خود مانند سایر مردم معامله کند او ازانچه خودرا بدان بسته یعنی مذهب حقه بیزار وبر کنار شده است 
سال نو مبارک
من عید نوروز امسال ( 1399 ) به همسرم 100 هزار تومان عیدی دادم . عید نوروز 1399 اولین عید نوروز زندگی من و همسرم می باشد که عروسی گرفتیم و اومدیم خونه خودمون . البته متاسفانه بخاطر شیوع بیماری کرونا در ایران و حتی در کشورهای جهان امسال دید و بازدید عید را منع کردند و انشالله این بیماری ریشه کن خواهد شد .
 
 
من 34 سال دارم خانومم 40 ساله هست و4ساله که داریم به همراه فرزندان همسرم زندگی میکنیم ولی از لحاظ مالی تحت فشار هستم حتی از نظر ارتباطی هم تحت فشارم چون بچه ها بزرگ هستند نمیتوانم با همسرم سکس داشته باشم به خاطر حضور بچه ها به همسرم گفتم بچه ها با پدرشون باشن قبول نمیکنه ومیگه توافقی جدا بشیم من و خانومم هیچ مشکلی باهم نداریم فقط من دیگه نمیتونم با بچه ها زندگی کنم. من از همه چیم زدم از مسافرت از خوشی از لباسم و اینکه با وجود این بچه ها من نمیتون
می دانی عزیزم نوشتن برای تو خیلی سخت ! خیلی سخت ، آخر نمی دانم چطور کلمات را در کنار هم قرار دهم که بر دل پر از مهر وعطوفت تو بنشیند
عزیزم تو برای من تنها بهانه ی زندگی در این روزهای سخت کرونایی هستی ، نمیدانم اگر تو نبودی من چگونه این روزها را می گذراندم .
امیدم ایسنت که بتوانم صدای دل نشین تورا در این روزهای سخت ناامیدی بشنوم روی ماه تورا ببینم تا کمی امید برای زندگی در من روشن شود
اما دریغ دریغ از این که تو خودرا از من دریغ کرده ای و در پشت پرده
اگر بخوام زندگیم رو تا به امروز به سه بخشِ مهم و تأثیرگذار  تقسیم کنم میشه:
زندگیم قبل از آشناییم با همسرم
زندگیم بعد از آشنایی با همسرم(بزرگترین هدیه خدا)
زندگیم بعد از آشنایی با شخصیتِ شهیدِ مدافعِ حرم "محمد حسین محمدخانی" 

+ آتــــقی!
              ازت ممنونم!!!
من و همسرم داریم توافقی جدا میشیم, دادگاهش هم انجام شده ودر دادگاه قرار بر این شد در عوض بذل مهریه مبلغی را نقدا در محضر همسرم به من بدهد, وحکم دادگاه هم مبنی بر عدم سازش صادر شد, حالا اگه همسرم مبلغ را نپردازد و در محضر حاضر نشود, مهریه اولیه من هنوز پابرجاست؟ و ما هنوز زن و شوهریم؟

سلام بله هستید هم زن وشوهر هم مهر پابرجاست

منبع: سایت وکالت دادراه
7 سال با یک مرد معتاد ورفیق باز زندگی کردم دوست همسرم پیشنهاد ارتباط داد قبول نکردم با همسرش از من حق سکوت گرفتن برای حفظ آبرو در محل کارم 6 میلیون دادمخانواده همسرم فهمیدن ومجبور به طلاق وبخشش مهرم شدم همسرم ترک کرده منم برگشتم یکسال تمام مخارج خونه با من بود دوباره معتاد شده میخوام جدا بشم ولی تهدیدم میکنه که باکسی هستی تلفنی با یه نفر صحبت می کردم می ترسم اما می خوام اقدام کنم باید چه کنم رو پرونده قبل که تو مشاوره هست میشه اقدام کنم؟ تو پر
جرارد پیکه برنابئو «Gerard Piqué» فوتبالیست مشهور اسپانیایی در ۲ فوریه ۱۹۸۷ در شهر بارسلونای اسپانیا درخانواده‌ای کاتلان بدنیا آمد. پدرش تاجر بودو مادرش مدیریت بیمارستان صدمات ستون فقرات بارسلونا را بر عهده داشت. وی دارای یک برادر کوچک‌تر از خود بنام مارک می باشد.
جرارد پیکه فوتبال خودرا درسال ۱۹۹۷ در تیم نوجوانان بارسلونا آغاز کرد اما قبل از این کـه نخستین قرارداد حرفه‌ای خودرا با باشگاه امضا کند، تصمیم گرفت کـه درسال ۲۰۰۴ بـه تیم منچستری
من وهمسرم دایم طلاق توافقی میگیریم گواهی عدم سازش هم صادر شده قرار بر این شده که در عوض بذل مهریه همسرم در دادگاه  مقداری پول به من بدهد 
حالا اگه همسرم مبلغ را نپردازد و در محضر حاضر نشود, مهریه اولیه من هنوز پابرجاست؟ و ما هنوز زن و شوهریم؟
من و همسرم 8ساله که ازدواج کردیم در این مدت همسرم اصلا سازش نداره مدام بد اخلاقی میکنه من میترسم که از او بچه دار شوم میگم بیا توافقی جدا بشیم میگه مهرش رو اجرا میگذاره من شرایط مالی خوبی ندارم 
اگر مهر اجرا بزاره برای طلاق چقد معمولا پیش میگیرن و اینکه چند ماه یا چند وقت طول میکشه که طلاق انجام بشه؟
الان ساعتهاست در مورد نوشتن برای ماد فکر می کنم اما دریغ از نوشتن حتی یک خط، قطعا که تشکر از مادر با هزاران جلد کتاب هم ممکن نیست. 
هنوز چند روزی بیشتر از فوت مادربزرگ مهریان همسرم نگذشته و ذهنم همچنان درگیر نبود او، یادم نمیره زمانی که قرار بود برای خدمت سربازی به  کرمان اعزام بشم حدود دو سال پیش همراه همسرم برای خدا حافظی پیش مادر بزرگ خانمم رفتیم، چه لحظاتی بود،
پیرزنی مهربان و هرچند فرتوت که با کوله باری از عشق و تجربه روی تخت خودش نشسته
چرا دیگر همسرم را دوست ندارم ؟ دلزدگی زناشویی چیست ؟چرا دیگر همسرم را دوست ندارم ؟ علایم دلزدگی زناشویی چیست ؟ چرا دلزدگی زناشویی پیش می آید ؟ با دلزدگی زناشویی چکار کنیم ؟ راه درمان دلزدگی زناشویی چیست ؟ آیا می توان دوباره به همان شور و نشاط اول زندگی مشترک برگشت ؟ آیا طلاق راه چاره هست یا خیر ؟ 
ادامه مطلب
چرا دیگر همسرم را دوست ندارم ؟ دلزدگی زناشویی چیست ؟چرا دیگر همسرم را دوست ندارم ؟ علایم دلزدگی زناشویی چیست ؟ چرا دلزدگی زناشویی پیش می آید ؟ با دلزدگی زناشویی چکار کنیم ؟ راه درمان دلزدگی زناشویی چیست ؟ آیا می توان دوباره به همان شور و نشاط اول زندگی مشترک برگشت ؟ آیا طلاق راه چاره هست یا خیر ؟ 
ادامه مطلب
همواره مراقب باشید به چه کسی برای درمان مراجعه می کنید
 
هرکلینیک فیزیوتراپی موظف است که پروانه ی مسئول فنیِ‌خودرا در معرض دید مستقیم مراجعه کنندگان قرار دهد.
به خاطر ارزان بودن بعضی مراکز، خودرا دست هرکسی نسپارید که امکان اسیب دیدنتان هست.
هشدار:به هرکسی صرفا بایک کارت ویزیت ، اعتماد نکنید.
امام باقر(علیه السلام):بعدازخروج آن حضرت ازمحل غیبت خود در ماه رمضان تاماه ذیحجه در ذی طوی به انتظاریاران خودوانتظار رخصت حق به سرمیبردتا اینکه اعمال حج را بجا می آورد, درشب قبل ازخروج برای بیعت واظهارخودبرعموم خادمی که نزداوست بابعضی ازاصحاب آن حضرت ملاقات میکندوبه ایشان میگوید:چندنفردراینجاهستند؟ میگویند:تعدادچهل نفر.پس بگوید:چگونه خواهیدبوداگرصاحب خودرا ببینید؟میگویند:به خداقسم اگرمارابه کوههاببردودرکوههاجادهدمابااوخواهی
7سال با یک مرد معتاد زندگی کردم تمام وسایل زندگیم رو فروخت در این بین دوست همسرم گفت از ش جدا بشم وایشون هم از همسرش جدا میشه وبا هم زندگی کنیم قبول نکردم با همسرش از من اخازی کردند ومنم برای حفظ آبروم در محل کارم 6میلیون پول دادم این موضوع را خانواده ی همسرم فهمیدند ومجبور شدم با بخشش مهریه طلاق بگیرم بعد از مدتی همسرم که ترک کرده بودخواست که برگردم منم برگشتم یک سال خرج زندگیش رو دادم ولی بازم به مواد برگشته میخوام طلاق بگیرم وقتی فهمیدتهدی
چرا دیگر همسرم را دوست ندارم ؟ دلزدگی زناشویی چیست ؟چرا دیگر همسرم را دوست ندارم ؟ علایم دلزدگی زناشویی چیست ؟ چرا دلزدگی زناشویی پیش می آید ؟ با دلزدگی زناشویی چکار کنیم ؟ راه درمان دلزدگی زناشویی چیست ؟ آیا می توان دوباره به همان شور و نشاط اول زندگی مشترک برگشت ؟ آیا طلاق راه چاره هست یا خیر ؟ 
ادامه مطلب
بعداین ماه مبارک بندگی از سربگیر/حفظ کن شوق عبادت نور از دلبربگیر/زمزم چشمان خودرا درسحرها بازکن/ازبرای حق پرستی اسوه برتربگیر/عشق توسرمایه باشدازبرآل نبی/تاتوانی دردل خود حب ازحیدر بگیر/شرط اعمال قبولت درولایت محوری/دائما الگوی خودرا باز ازکوثربگیر/ازخدادرخواست کن شیطان شودمغلوب تو/بابصیرت نقشه هایش بازهم ابتربگیر/عیدی مومن رضایت بابهشت ایزدی است/خویش راسرباز مهدی ازبر رهبربگیر/
 حضرت صادق ع  فرمود همانا خدای عزوجل فرماید هر که بسبب ذکر من در خواست و پرسش از من سر گرم شود بطوری که در خواست و حاجت خودرا فراموش کند باو بدهم بهتر از انچه میدهم بانکس که از مندر خواسک کند و ذکر من اورا سر گرم نکرد حدیث 2 ونیز ان حضرت ع فرمود همانا بنده ای بخدای عزوجل حاجتی دارد و ثنای و ستایش بر خدا وصلوات بر مجمد وال محمدشروع کند تا ابنکه حاجت خودرا فراموش کند و سر گرم ثنای بر خدا و صلوات شود پس خداوند حاجت اورابر اورده بی انکه درباره ان در خ
او میگفت که پس از سالها زندگی مشترک، همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام و سینما بیرون بروم. زنم گفت که مرا دوست دارد، ولی مطمئن است که این زن هم مرا دوست دارد. و از بیرون رفتن با من لذت خواهد برد. زن دیگری که همسرم از من میخواست که با او بیرون بروم مادرم بود که 19 سال پیش بیوه شده بود ولی مشغله های زندگی و داشتن 3 بچه باعث شده بود که من فقط در موارد اتفاقی ونامنظم به او سر بزنم.


ادامه مطلب
امام صادق ع از پدرانش از رسولخدا ص حدیث کند که فرمود  سه دسته اند که هم نشینی با انها دل را بمیراندک
وهم نشی با اراذل و فرومایگان گفت و شنود با زنها و نشتن و نشتن با توانگران حدیث 9 از لقمان حدیث شد که به پسرش گفت ای پسر جانم زیاد با مردم نزدیک مشوکه مو جب. دوربت از دلها انها شوی  یعنی چون زیاد رفت و امد با مردم کردی موجب ملال و خستگی انها شود ودر نتیجه مورد بی مهری انان واقع شوی یکسره از انان دوری مکن که  اعننایت نکنند  و خوار و بی مقدار شوی هر ج
با همسرم به توافق رسیدیم که مهرش را ببخشد وطلاق بگیریم  چه متنی را میتوانیم تنظیم نمائیم که در روند طلاق ادعا یا مشکلی ازطرف همسرم ایجاد نشود. متشکرم.


باسلام شما میتوانید در دفتر اسناد رسمی اقرار به بخشش مهریه و غیر قابل رجوع بودن مهر نمایید

منبع: سایت وکالت دادراه
سلام
دوستان من مدت یک سال و یکی دو ماه هست که عقد کردم. مشکل من اینه که خانوادم خیلی برام مهمتر از همسرم هستن و با اینکه با عشق و علاقه همسرم رو انتخاب کردم ولی علاقه و وابستگی ای که به خانوادم دارم رو نسبت به همسرم ندارم و احساس میکنم عاشقش نیستم.
چون همه کارهایی که خانوادم برام انجام دادن و میدن رو با همسرم مقایسه میکنم نسبت بهش سرد میشم. من مسأله مالی رو ملاک انتخاب و ازدواجم قرار ندادم و الآن پشیمونم. چون بخاطر این موضوع همسرم خودخواه شده و
چیزی ک نگرانش بودم اتفاق افتاد
اونوقتی که به همسرم بله گفتم، نمیدونستم ک همچین چیزهایی هم ممکنه پیش بیاد
اون هم انقدر زود
طول مدت محرمیت مون دو و نیم ماه بود که حدود 20 روز و در سه مرتبه، طعم فراق رو چشیدیم.
بعد از عقد هم، خیلی...! 
تلخ ترین تجربه ی زندگی من همین فراق 24 روزه ی بعد از عقدمون بود.
و هنوز به آرامش نرسیده دوشنبه شب همسرم گفت همون که نگرانش بودیم شد زهرا...
گفتم چی؟
گفت حوزه ترم تابستونه ارائه نمیده.
و این، برای همسر شهرستانی من یعنی بی ج
خانواده اولین نهادی است که انسان درآن رشد می کند وتأثیر مستقیم براعمال رفتارها ونگرش ها وطرز
تلقی های فرزندان دارد. برخی خانواده ها عموما دنیارا مکانی قابل اعتمادف منظم، پیش بینی پذیر، قابل
مهار می بینند. آن ها خودرا با کفایت می شمارند، سایر خانواده ها اطراف خودرا محیطی خطرناک، نا
استوار و متزلزل، غیر قابل پیش بینی می انگارند که خطر بالقوه درآن وجود دارد. بنابراین دیدگاه خانواده
ورفتار اعضای خانواده بر کودکان تأثیر فراوان دارد.
اصرار می‌کنند که سحر هم پیششان باشیم. مادر همسرم می‌گوید یک لقمۀ محبت‌ست همه با هم می‌خوریم و می‌داند من چقدر عاشق این دو کلمه "لقمۀ محبت" هستم. سر ساعتی که تعیین کرده‌اند می‌رسیم. با لبخند و به گرمی استقبال می‌کند و در حالیکه به ساعت نگاه می‌کند چند تا پسته و بادام کف دست من و همسرم می‌گذارد و با لبخند می‌گوید این هم جایزۀ به‌موقع آمدنتان. همانطور که سفره را می‌چینیم با خوشحالی زیر لب زمزمه می‌کند "آدم خستگی از تنش در میره وقتی شماها ب
همسرم با خانواده ام رفتار خوبی ندارد
در مواقعی که بین همسران اختلافاتی بروز می کند بهتر است که پای خانواده زن و یا شوهر به میان کشیده نشود و حتما سعی کنید به خانواده همسرتان بی احترامی نکنید
ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
www.holoo1.ir
یکبار برای طلاق توافقی اقدام کردم مهریه ام را بخشیدم و حق طلاق را به وکیل داده بودم ولی در جلسه ی دوم مشاوره برای حفظ آبرو در محل کارم برگشتم همسرم معتاد است میخواهم دوباره برای طلاق اقدام کنم می توانم روی پرونده قبل اقدام کنم؟ چگونه خواهش میکنم کمکم کنین؟
چگونه ملک خودرا پس بگیریم ؟
چگونه ملک خودرا پس بگیریم ؟ ، در این روزگار، هیچ مالی از این تورم جانفرسا و گرانی مصون نمانده
و هر مالی اعم از منقول و غیرمنقول به شدت گران شده است و همین اتفاق رخ داده
تا هر شخصیتی اعم از حقوقی و یا حقیقی اقدام به بردن مال دیگران نماید .هستند کسانی که اکنون املاک خود را به اشکال مختلفی از دست دادند
و در صدد می باشند که مال دست رفته خود را باز بیابند .معمولاً املاک به نحوی از انحا از دست ما خارج میگردد در جهت بازپس‌گی
رسم هر سالۀ اینجا، جمع شدن سر سفرۀ افطار خانۀ پدری همسرم ست. هر شب دعوتیم به نان تازه و پنیر و سبزی و چای و خرما. نان تازه را مردها می‌آورند، سبزی را هم هماهنگ می‌کنیم که هرکس بتواند، هر روز، به قدر نیاز بخرد. سفرۀ ساده و دلچسبی‌ست و به قول مادر همسرم بی‌هیچ تکلّف و سختی، هر شب میزبان روزه‌داران‌ست و به خودش می‌بالد و آشکارا ذوق می‌کند و حاضر نیست میزبانی را به ما یا برادر همسرم واگذار کند...
نشسته بودیم سر سفرۀ افطار. میزبان حواسش به همۀ مه
سایت های دزد وکلاهبردار که جوایز کاربران خود را واریز نمی کنند روزبه روز به تعدادشان افزوده می شودوجدیدا سایت بت فوروارد گزارش بسیار داشته وما بلافاصله به شما هشدار می دهیم تا قبل از اینکه اولین مدرک از واریز نکردن جوایز از این سایت به دست ما برسد،این هشدار جدی بگیرید و پول خودرا برداشت کنید بزودی این متن ویرایش خواهد شد و مدارک حاوی کلاهبرداری این سایت ارائه می شود؛همچنین می توانید کامنت افراد در پیج این سایت را مشاهده نمایید تااز وضعیت
خاطره قرار ملاقات با امام رضا ع
در عصر یک روز زمستانی سال ۱۳۸۶ که در خانه پدر بزرگ همسرم در گیلان بودیم، با خانواده تصمیم گرفتیم به زیارت آستانه اشرفیه برویم.به نیت رفع مشکلی که برای همسرم ایجاد شده بود  به داخل حرم رفته و  سلام کردم و از ایشان خواستم که ازخدا بخواهد مشکل ما  حل شود و بعد نماز زیارت، کتاب تاریخ انقلاب سید اشرف را در باره  زندگی ایشان خریدیم و به  خانه پدر بزرگ همسرم بازگشتیم که تقریبا نیم ساعت فاصله داشت.فردا  بعد از اذان، نم
.روزها می‌گذشت و من همچنان منتظر بودم، تا این که یک روز به زن‌هایی فکر کردم که این‌گونه فکرشان و زندگی‌شان را نابود کرده بودند. زن‌هایی که ماه‌ها و سال‌ها چشم به راه نامه‌ای مانده بودند، اما سرانجام هیچ‌کس برایشان نامه‌ای نفرستاده بود. خودم را تصور کردم که سال‌های زیادی گذشته است، موهایم دیگر سفید شده‌اند و من همچنان منتظرم. سپس فکر کردم که نباید این کار را انجام دهم، بنابراین از آن روز به بعد نرفتم که آنجا بنشینم و انتظار بکشم.
الان ساعتهاست در مورد نوشتن برای ماد فکر می کنم اما دریغ از نوشتن حتی یک خط، قطعا که تشکر از مادر با هزاران جلد کتاب هم ممکن نیست. 
هنوز چند روزی بیشتر از فوت مادربزرگ مهریان همسرم نگذشته و ذهنم همچنان درگیر نبود او، یادم نمیره زمانی که قرار بود برای خدمت سربازی به  کرمان اعزام بشم حدود دو سال پیش همراه همسرم برای خدا حافظی پیش مادر بزرگ خانمم رفتیم، چه لحظاتی بود،
پیرزنی مهربان و هرچند فرتوت که با کوله باری از عشق و تجربه روی تخت خودش نشسته
سلام دوستان عزیز خانواده برتری
یه مسئله‌ای برام پیش اومده کمک و مشورت میخوام، سعی میکنم خلاصه بگم؛
من و همسرم یک‌ سال‌ و نیم هست که با هم ازدواج کردیم؛ همسرم قبل از ازدواج با من، حدودِ دو سال پیگیر بودن برای ازدواج و چند جا هم خواستگاری رفتن، اما خب به دلایلی نشده؛ فقط یکی از جاهایی که خواستگاری رفتن قضیه جدی شده و هم دختر خانم راضی بوده و هم همسرم، اما وقتی میرن جلسه‌ی آخر برای صحبت‌هایِ نهایی، خانواده دختر خانم حرفای جدیدی میزنن و میگن
در دوران عقد هستیم وهمدیگه رو دوست داریم ولی به دلیل اعتیاد من خانواده همسرم تقاضای طلاق دادند خواستم ببینم با وجود سن کم زوجه پدر خانمم میتواند برای همسرم تصمیم نهایی بگیرد یا همچی به زوجه ربط دارد سنش هم 15سال دارد... ممنون میشم راهنمایی کنید؟

سلام. موضوع طلاق امری کاملا شخصی است. و به زوجین مربوط میشه. اما ترک اعتیاد نه تنها ضرری ندارد که با عث حفظ سلامتی هم می شود

منبع: سایت وکالت دادراه
ازدواج من و همسرم خیلی سنتی بود. زن برادرم خواستگاری دختری روستایی از طایفه خودشون رفتند. همسرم لهجه داشت و من دوست داشتم راهش بندازم. در واقع اصلا فارسی یاد نداشت صحبت کند. چند ماه باید روش کار میکردم. میبردمش با مهندس ها و شرکتی ها با بهترین دوستام که باهاشون معاشرت داشتم، تا فارسی یاد بگیرد. بعد، آشپزی بلد نبود. بردمش و زیر دست یک آشپز آمریکایی آموزش گرفت. الآن خیلی ازش راضیم.
یادمه اون اوایل گاهی شب های تابستان رو با هم رو پشت بوم و زیر نور
الان ساعتهاست در مورد نوشتن برای ماد فکر می کنم اما دریغ از نوشتن حتی یک خط، قطعا که تشکر از مادر با هزاران جلد کتاب هم ممکن نیست. 
هنوز چند روزی بیشتر از فوت مادربزرگ مهریان همسرم نگذشته و ذهنم همچنان درگیر نبود او، یادم نمیره زمانی که قرار بود برای خدمت سربازی به  کرمان اعزام بشم حدود دو سال پیش همراه همسرم برای خدا حافظی پیش مادر بزرگ خانمم رفتیم، چه لحظاتی بود،
پیرزنی مهربان و هرچند فرتوت که با کوله باری از عشق و تجربه روی تخت خودش نشسته
امروز یه سوتی خیلی وحشتناک و مضحک دادم.با همسرم داشتیم در مورد هنرمندهایی که فوت شدن حرف میزدیم که یهو پرسید راستی جمشید مشایخی هم فوت کرد؟گفتم آره بابااااا.چطور یادت نیست؟
بعد گفت از هم دوره ای های اون الان علی نصیریان مونده و محمد علی کشاورز.گفتم نه بابا محمد علی کشاورز هم فوت کرده.گفت نه زنده س.منم اصرااااار که نه فوت کرده.مگه بابای لیلی رشیدی رو نمیگی؟خب باباش فوت کرده دیگه...
نمیدونم چرااااااااااااا و به چه علتتتتتت مغزم با من اینکارو م
بسم الله النور
 
چهارشنبه بود همسرم گفتند فردا وسایل و جهیزیه را بیاریدمن فکر میکردم قرار است هفته بعد بریم چون همسرم گفته  بودن صاحبخانه کارای عقد مانده خانه را انجام دهد بعد برویمخلاصه ما تماس گرفتیم به باربر و پنجشنبه آمدند جهیزیه را بردند ما خودمان هم فکر کنم همان روز بعدازظهر رفتیمهفدهم ماه رمضان امسال بود که من همراه پدر و مادرم وارد خانه شدیم همسرم هم از قبل آنجا بودندهیچی اولش کمی به هم نگاه کردیم و بعد هم به آن همه کار و دیدیم باید
متهم سه سال بعد از جدایی از همسرش متوجه رابطه او با مردی شد و دست به جنایت زد.پرونده این قتل مهر سال ۹۳ تشکیل شد و مأموران در جریان جنایتی قرار گرفتند که در جریان آن مقتول با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود. با انتقال جسد به پزشکی‌قانونی متهم که در محل حاضر بود بازداشت شد.متهم که مردی ۴۰ ساله بود، اتهام قتل را قبول کرد و گفت: سال‌ها قبل با همسرم ازدواج کردم و صاحب دو فرزند شدیم. من و همسرم اختلافات زیادی با هم داشتیم. این درگیری‌ها به حدی بود
ابو اسماعیل  گوید بامام باقر ع  عرضکردم  قربانت  گردم نزد ماشیعه بسیار است   فرمودایا توانگر. بفقیر توجه میکند و ایا نیکو کار از بدکردار درمیگذرد. و با یکدیگر مواسات میکنند. عرضکردم نه  فرمود انهاشیعه. نیستند. شیعه کسی استکه چنان کند12. امام باقر ع  میفرمود اصحاب خودرا بزرگ دارید و احترام کنید و بیگدیگر رو ترش نکنید زیان نزنید ورشگ نبرید از بخل بپرهیزیزید تا از بند گان مخلص خدا باشید  13 مام باقر به سعیدبن حسن فرمود ایا یکی  از شما نزد برادرش
سلام
خانمی 28 ساله هستم و نزدیک به 5 ساله که ازدواج کردم، مشکلی که میخواستم مطرح کنم این بود که من وقتی تو دوران دانشجویی با همسرم آشنا شدم مجذوب شخصیت پخته و شوخ طبعی همسرم شدم، وقتی هم به خواستگاری اومدن من خیلی راحت پذیرفتم و یه جورایی اون زمان تحت تاثیر احساساتم هم کمی بودم و فکر نمیکردم اختلافات فرهنگی ما بتونه مشکل ساز بشه. 
من خودم از خانواده ی مقیدی هستم، پدر و مادرم اهل نماز و روزه هستن البته خودم نمیخونم، یا حجابم کامل نیست و تو دوران
سلام خسته نباشید
من دختری هستم 27 ساله، حدودا هفت ماه هست که نامزد کردم، خانواده همسرم خیلی حساسن روی رابطه ی منو همسرم... تو خانواده شون به اینکه ما با هم بخندیم، شوخی کنیم، پیش هم بنشینیم، با هم تماس فیزیکی داشته باشیم و ... نگاه خوبی ندارن، میذارن پای بی حیا بودن....
همسرم هم خیلی حساسه رو نگاه خانواده ش، نمیخواد اون ها از این فکرها بکنن، کاملا محتاطانه عمل میکنه...، یادمه روز اولی که رفتم خونه شون حتی سر بلند نکرد منو نگاه کنه...، من یه گوشه نشس
برای یک حسم دلیل منطقی و عرفی دقیقی پیدا نمی کنم:
همسرم اگر بزرگترین اشتباهات رو بکنه یا اشتباهاتی بکنه که برام هزینه داشته باشه (اعم از روحی... عاطفی... مادی...)
باز هم خط قرمزمه...
کما اینکه کاملا برام روشنه اختلافات فکریمون... حتی از روزهای اول محرم شدن اینها رو فهمیدم...
گاهی حتی افکار اشتباهش واقعا خسته ام میکنه...
گاهی واقعا حس خفگی پیدا میکنم... اما...
اما همیشه خط قرمزم بوده...
همیشه حس پدرانه قوی ای نسبت بهش داشتم...
حتی آزارهای کوچیکی که توی زند
سلام به همه دوستان
من دختری هستم که سنم بین 25 تا 30 هست، دکتری داروسازی دارم و شاغلم در داروخانه و درآمدم هم خوبه، میخواستم بدونم برای یک دختر مثل من این معیارها برای ازدواج مناسبه یا نه؟
1- اخلاق و ایمان و خانواده همسرم خیلی برام مهمه دوست دارم از این نظر هم کفو باشیم
2- تحصیلات و درآمدش  از من کمتر نباشه
3- مهریه سکه نمیخوام دوست ندارم ابزار فشار برای همسرم باشه، فقط میخوام یک خونه بنامم بزنه اونم هر وقت که خونه دار شدیم، دوست دارم خونه به نام م
سلام 
سلام به شما سپیدپوشان، به شما که با اهدای جانتان، خودرا سپربلای ناخواسته کرونا درمقابل مردم میهنتان کردید. 
چگونه جبران این محبت بزرگ را بکنیم. پزشکان عزیز، پرستاران بزرگوار میدانیم که تحمل این شرایط چقدر سخت است  تصاویر کبودی جای کش گان، ماسک ودستکشهایتان را دیده ایم. فقط واقعا احساس شرم میکنیم که بی مبالاتی بعضی ازهموطنانمان زحمات شمارا بیشتروبیشتر میکند. 
سلام ویژه بوسه بردستان مادر یاسین کوچولوی سه ماهه که یک ماه ازسه ماه عمرش
اوازسفر روح بازگشت و برزندگی خودتسلط پیدا کرد به طوری که قلمرو درونی وبیرونی خودرا تحت تسلط درآورد واعتمادبه نفس خودرابه ظهور رساند او نمیخواست فردی زورگو باشد بلکه هماهنگی درونی راخواستار بود ومیخواست که جامعه در راستای ظهورارزشهای فردی هرکس باشداوهنگام مشکلات زمام امور را دردست میگرفت ودرست مثل یک فرمانروای تمام عیار عمل میکرد ودیگران به اواحترام میگذاشتند اورفاه زندگی را میخواست واز اختشاش وهرج ومرج بدش می آمد اودیگران راکنترل نم
شهر سوال ـ یک فکری در ذهنم رخنه کرده که نمیدانم چه باید کرد. من و همسرم
در یک خانواده نسبتا مذهبی به دنیا آمدیم. همسرم، استاد دانشگاه هستند و
مرا کاملا آزاد گذاشته‌اند. البته بدون اینکه از اول چیزی به او گفته باشم.
پیش من، خودش مراعات حالم رو میکند. اما نمیدانم تاثیر رفتارهای دیگران
هست، یا دلم نمیخواهد همسرم با حضور من و بدون حضور من، رفتار متفاوتی نسبت
به خانمها داشته باشد. البته خودش می‌گوید، من هیچ وقت دست نمیدم. و از
هیچ خانمی هم نخوا
«٤٠»قالَ‌ رَبِّ‌ أَنّى یَکُونُ‌ لِی غُلامٌ‌ وَ قَدْ بَلَغَنِیَ‌ الْکِبَرُ وَ امْرَأَتِی عاقِرٌ قالَ‌ کَذلِکَ‌ اللّهُ‌ یَفْعَلُ‌ ما یَشاءُ (زکریّا)گفت:پروردگارا! چگونه براى من پسرى خواهد بود،در حالى که به پیرىِ‌ رسیده‌ام و همسرم نازاست‌؟!(خداوند)فرمود:این چنین خداوند هرچه را بخواهد انجام مى‌دهد.
پیام‌ها: ١-در نومیدى بسى امید است. «أَنّى یَکُونُ‌ لِی غُلامٌ‌... کَذلِکَ‌ اللّهُ‌ یَفْعَلُ‌ ما یَشاءُ» ٢-در
ادامه مطلب
هوالحی
 
22 ام اسفندماه (1398) بود که خانم دکتر (خواهرشوهر عزیزم؛ فوق تخصص غدد) بهمون گفتن؛ سرماخوردگی آقامحمد؛ کرونا ست. استراحت مطلق ، قرنطینه ی مطلق و مصرف گلاب و ذکر صلوات فراموش نشود. از اون شب ما قرنطینه شدیم. و از خونه در نرفتیم. حال همسرم خوب نبود. و من باورم نمی شد که کرونا اینقدر به ما نزدیک باشه. همسرم میخواستن به رسم سرماخوردگی های قبلی من و دخترم رو ببره خونه مامانم تا دخترم آسیب نبینه. اما من قبول نکردم. من نمی تونستم تو این شرایط ازش
شهر سوال ـ من ۲۷سال سن دارم و ۲ سال است ازدواج کرده‌ام. بخاطر موقعیت
شغلی همسرم در شهر دیگری به دور از خانواده تک و تنها زندگی میکنیم. چیزی
که ناراحتم میکند کم حرفی همسرم است. من صبح تا شب در خانه تنها بوده و
انتظار دارم وقتی به خانه میرسد با من صحبت کند. از اتفاقایی که طول روز
افتاده یا حداقل حرفی که میزنم جواب دهد ونظرش را بگوید. خیلی کم حرف است
من ۱۰ جمله حرف بزنم ایشان شاید در ۱ جمله جواب مرا بدهد. وقتی عصبانی
میشوم غر میزنم بعد پشیمان میش
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است—روزنامه سبز چپ استرالیا دراسترالیا گروه سبز چپ- که یک سازمانی بنام  رنگین کمان ایجاد کرده است- که همه نژادها واقوام ومذاهب مختلف  را گرد هم اورده است باهرنوع تفکر وایده واندیشه- وانرابرابری میداند- میتوان گفت صلیبون جدیدهستند  درهرامر مذهبی  تفاوتی قایل نیستند ولی صلبیون قدیم  همچنان معتقد به خلوص دینی هستند-که مثلا هر مریضی میتواد پرستارودکتر مذهب خودرا داشته باشد واین امر تبعیضاتی ایجادکرده اس
اسب احساس خود را از طریق چشم و گوش نشان می دهد:
 دقت:اسب گوش و گردنش را به طرف بالا صاف می شود.
رضایت:اسب خودرا به اسب دیگری می مالد.
ناامنی:اسب گوش هایش صاف می شود و حالت معصومانه به خود می گیرد.
دفاع.تهدید:اسب سرش را به طرف جلو می رود و گوش هایش به طرف عقب می رود.
ممنون از اینکه مطلب من را خواندید
لطفا نظر برای من بفرستین
همسرم خصوصیات اخلاقی که داشت اطرافیان می‌گفتند قیافه‌اش شبیه شهداست می‌گفت اگر من شهید نشوم اینطور که همه می‌گویند آبروم میرود محمد شخصیت آرام،صبور وباحوصله ای داشت همه ی خوبی هارا با هم داشت و درعین حال که فوق العاده مومن بود ،خیلی به روز بود آدمی نبود که در مسئله مذهبی تند باشد همیشه آرامش داشت هیچگاه درکاری اجبار نداشت ۱۵سال که با او زندگی کردم صدای بلند همسرم را نشنیدم عشقی که او به شهادت داشت مانع میشد بگویم ماراتنها نگذار،اما انت
اعتراف میکنم که تو این دو سال زندگی مشترکم بارها آرامش زندگیمو به خاطر حرف های مفت دیگران بهم زدم.با گیر دادن های الکی،با حساسیت های بی جا،با حرص خوردن های احمقانه سر چیزای بی ارزش آرامش زندگیمو به خطر انداختم.
اعتراف میکنم که خانواده ام و علی الخصوص مادرم تو این دو سال خیلی تو زندگیم دخالت کردن و همین باعث ناآرامی و تنش تو زندگیم شده،بارها و بارها...
اعتراف میکنم سر چیزای الکی جنجال و دعواهای زیادی به پا کردم.
اعتراف میکنم گاهی همسر وحشتناکی
آن روز وقتی بلوار نزدیک پایگاه هوایی شیراز را به نام من کردند، غرور و شادی را در چشم‌های همسرم دیدم. خانواده خودم هم خوشحال بودند. حواله زمین را که دادند دستم، من فقط به خاطر دل همسرم گرفتم و به خاطر او و مردم که این همه محبت دارند و خوبند پشت تریبون رفتم. 
ولی همین که پایم به خانه رسید، دیگر طاقت نیاوردم. حواله زمین را پاره کردم، ریختم زمین. یعنی فکر می‌کنند ما پرواز می‌کنیم و می‌جنگیم تا شجاعت‌های ما را ببینند و به ما حواله خانه و زمین بدهن
الان نزدیک به 3 ماهه عقد کردم به تازگی پی بردم همسرم با زنی که سوهر داره و در زندگیش مشکل داره در ارتباطه و کلا اون خانم بچه هاش هم درجریان در جریانند دو تا دختر داره نوجوون و کودک من اون خاتم رو هم میشناسم قبلا هم فهمیده بودم همسرم توی گذشته اش باهاش دوست بوده اما قسم خورد که از وقتی من اومدم تو زندگیش دیگه به اون خانم کاری نداشته تا همین یک هفته پیش گفت خانمه بود باهاش دوست بودم تهدیدم میکنهمنم گفتم چرا مگه تو نگفتی تموم شده و گفتم پیامها رو ب
سلام
خانمی ۳۶ ساله هستم، یک دختر ۱۵ ساله و یک پسر ۱۱ ساله دارم، همسرم ۳ ساله که اصرار به بچه دار شدن داره، کارگره و درآمد کمی داره در حد ماهیانه ۳ میلیون، من اصلا موافق نیستم و تا حالا مقاومت کردم، ولی همسرم خیلی پیگیره، چند روز پریودم عقب افتاد می خواست از خوشحالی بال در بیاره، والا سر اون دو تا اصلا این طوری ذوق و شوق نداشت ، انگار اجاق کوریم، به چند دلیل بچه نمی خوام؛
اول اینکه سنم زیاد شده و ۳۶ سالگی واقعا سن بارداری نیست، دوم وضعیت مال
1_ لبخند همسر
2_ رضایت پدر و مادر
3_ آگاهی دادن به دیگران
4_برآورده کردن خواسته های خانواده و دیگران
5_ خوردن سالاد و مخصوصا سس سالاد
6_ موفقیت دیگران
7_ کمک به دیگران
8_ بخشش از هر مدل و نوع و شکلش
9_ شنیدن خاطرات زندگی دیگران
10_ نصیحت شدن
11_  خبر ازدواج دیگران
12_ دیدن کسایی که تازه ازدواج کردن
13_ خوردن
14_ نوشیدن آب
15_ مسافرت 
16_ رانندگی کردن
17_ دیدن مکانهای تاریخی
18_ دیدن مکانهای عجیب
19_ تماشای مستند های تاریخی از سرگذشت ادمهای بزرگ تاریخ
20_ گپ زدن با همس
دارویی بسیار جدید پس از آزمایش روی حیوانات قرار بود روی انسانها امتحان شود ولی امکان مرگ شخص نیز وجود داشت. 
سه نفر داوطلب تزریق این داروی جدید شدند. یک آلمانی، یک فرانسوی و یک ایرانی.
به آلمانی گفتند: چه قدر می گیری، گفت 100هزار دلار. 
گفتند: برای چه؟ 
گفت: اگر مُردم برسد به همسرم.
به فرانسوی گفتند: چقدر؟ 
گفت: 200 هزار دلار که اگر مردم 100هزار برسد به همسرم و 100 هزار برسد به معشوقم.
به ایرانی گفتند: چقدر می گیری؟ گفت 300 هزار دلار. 
گفتند چرا؟ 
گفت: 100
آخ مادر، مادر، چگونه توانستی این همه رنج را تاب بیاوری و دیوانه نشوی؟ چگونه صدای شکستن استخوان‌هایت را شنیدی و دم برنیاوردی؟ چگونه پسرِ شیرخواره بر دوش به دیدار مردت رفتی که آن‌سوی میله‌ها از درد شلاق‌های شب، می‌نالید؟ چگونه لب به شکوه نگشودی؟ چگونه روزگار، زخم بر زخمت افزود و تو تاب آوردی؟ چگونه آخر؟ چگونه آن همه زخم ِ زبان و توهین را نادیده انگاشتی و انگار نه انگار برخاستی و روز از نو ادامه دادی این زندگی را؟ چگونه به این انباشت انبوه
کتاب چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم ( با تضمین بازگشت پول)
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
کتاب چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم ( با تضمین ...efileforosh.ir › 2019/12/12 › کتاب-چگونه-هر-شخصی-را-عاشق-خود-کن...۲۱ آذر ۱۳۹۸ - کتاب چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم ( با تضمین بازگشت پول) ... بعضی افراد به سایت شاهین زند با نام نوین بینش پیام ارسال می کنند و ...
کتاب چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم ( با تضمین ...tesar.loxblog.com › post › کتاب چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم (...کتاب چ
بسم الله النور
 
22 ام اسفندماه (1398) بود که خانم دکتر (خواهرشوهر عزیزم؛ فوق تخصص غدد) بهمون گفتن؛ سرماخوردگی آقامحمد؛ کرونا ست. استراحت مطلق ، قرنطینه ی مطلق و مصرف گلاب و ذکر صلوات فراموش نشود. از اون شب ما قرنطینه شدیم. و از خونه در نرفتیم. حال همسرم خوب نبود. و من باورم نمی شد که کرونا اینقدر به ما نزدیک باشه. همسرم میخواستن به رسم سرماخوردگی های قبلی من و دخترم رو ببره خونه مامانم تا دخترم آسیب نبینه. اما من قبول نکردم. من نمی تونستم تو این شر
میدونی چیه داشتم به این فکر میکردم که اون دختر الان یکسال هست که تو زندگی همسرمه .میاد دیدنش باهم میرن بیرون درسته خیلی وقتا باهم مدتی ارتباط ندارن ولی دوباره شروع می کنند.
الان دیگه به حالتی رسیدم که اگه همسرم بگه اونو میخواد هم قبول میکنم. یه حس خوبی به خدا دارم میدونم بد برای من نمی خواد. من اینهمه جنگیدم اینهمه غصه خوردم ولی جریان به قوت خودش جلو رفت. خواستم سر خودمو گرم کنم رفتم سرکار و همه اینها رو مدیون ورود اون ادم به زندگی همسرم هستم.
ا
معمولا یکی دو روز قبل از شروع پریود،اعصابم به شدت بهم میریزه و مثل یه کوه مواد منفجره میشم که یه جرقه کوچولو کافیه تا منفجرش کنه.به این صورت که حالم کاملا خوبه(با وجود همه درد و کسالتی که دارم)و فقط یه کم بی حوصله ام و اصلا تحمل ندارم کسی سر به سرم بذاره یا باهام بحث کنه.تنها چیزی که از همسرم انتظار دارم یه کم درک وضعیت و محبت و مهربونیه که متأسفانه علیرغم اینکه هزار بار در موردش باهاش صحبت کردم،هیچوقت ازش ندیدم.در نتیجه من بیشتر عصبی میشم.
یعن
اگر وادار هستید گوشی خودرا در طول شب شارژ کنید، حتماً آنرا روی یک سطح صاف و خنک بگذارید، نه روی بالش یا ملافه. اما بـه هیچ عنوان نباید تلفن تان را کامل شارژ کنید.
وقتی گوشی خودرا دائما کامل شارژ میکنید، طول عمر باتری آن کوتاه می شود. تلفن های همراه وقتی کامل شارژ می شوند بیشتر مستعد داغ شدن هستند، بنابر این وقتی باتری گوشی بـه ۳۰ درصد رسید آنرا شارژ و زمانی کـه بـه ۸۰ درصد رسید آنرا از برق جدا کنید.
کتاب چگونه دیگران را عاشق خود کنیم
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
کتاب چگونه دیگران را شیفته خود کنیم اثر برایان تریسی ...www.30book.com › Book › چگونه-دیگران-را-شیفته-خود-کنیم-برا...خرید اینترنتی و آنلاین کتاب چگونه دیگران را شیفته خود کنیم نوشته برایان تریسی و ترجمه رضا عرب از نشر دانشگاهیان، در فروشگاه آنلاین کتاب ۳۰ بوک. کتاب ...
کتاب چگونه دیگران را عاشق خود کنیم Pdf | OpenStreetMapwww.openstreetmap.org › user › کتاب چگونه دیگران را عاشق خود کن...کتاب چگونه دیگرا
امام صادق(علیه السلام):هرگاه قائم علیه السلام قیام کندخداوندبرگرداند(رجعت) هرکس که اذیت مؤمنین کرده درزمان خودبه همان صورتی که بوده اندتا ازایشان دادستانی ومؤاخذه حق کند.
امام باقر(علیه السلام):هرگاه قائم ما علیه السلام قیام کنددست خودرابرسربندگان گذارد ,پس به برکت آن عقل مردم جمع گرددوهوش ایشان کامل گردد.
امام صادق(علیه السلام):به خداقسم که عدالت اودر درون خانه ها خواهدرفت ماننداینکه سرما وگرما داخل آن میشود.
امیرالمؤمنین علی(علیه ال
نشستیم به سبزی پاک کردن. من با دقّت سعی می‌کنم چیزی را دور نریزم. همسرم گاهی یکی دو برگ ریحان و جعفری را نادیده می‌گیرد. نگاه من را روی دست‌هایش که می‌بیند می‌گوید، "شلخته درو کن تا چیزی هم گیر مرغ و خروس‌ها بیاید!" و با دستش اشاره می‌کند به مرغ و خروس‌های روی پشت‌بام.
لذت می‌برم از دقّتش به اطراف و کم ندیدنِ مخلوقات خدا و اینکه در نظرش خیلی فرق دارد که قاطی آشغال سبزی‌ها، چند تا سبزی بهتر هم بگذارد.

حاشیه:
1. حیف از سال‌هایی که دور از همسر
از کودکی مهربان و بااخلاق بود.
ما خانواده‌ای مذهبی هستیم.همسرم نیمی از قرآن کریم را حفظ بود.
اهل خمس و نماز_شب بود و دوست داشت پسرانمان پاسدار شوند، در کل همگی در هیئات‌ مذهبی و مسجد حضور فعال داشتیم.
روح الله آدم شوخ طبعی بود.
در منزل و محل کارش خیلی خوش اخلاق بود.بیشتر روزها مأموریت بود. آن وقت‌هایی هم که در منزل بود.به بچه‌ها رسیدگی می‌کرد.
از روز اول که به خواستگاری‌ آمد گفت:من فدایی رهبرم هر وقت رهبر دستور دهد جانم را فدایش می‌کنم. ✌️.
کتاب چگونه دیگران را عاشق خود کنیم تضمینی
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
کتاب چگونه دیگران را شیفته خود کنیم اثر برایان تریسی ...www.30book.com › Book › چگونه-دیگران-را-شیفته-خود-کنیم-برا...خرید اینترنتی و آنلاین کتاب چگونه دیگران را شیفته خود کنیم نوشته برایان تریسی و ترجمه رضا عرب از نشر دانشگاهیان، در فروشگاه آنلاین کتاب ۳۰ بوک. کتاب ...
کتاب چگونه دیگران را عاشق خود کنیم Pdf | OpenStreetMapwww.openstreetmap.org › user › کتاب چگونه دیگران را عاشق خود کن...کتاب چگونه
ا
گفت همسرم هروقت میاد خونه فقط یکی رو میخواد که کارهاشو انجام بده.
لباساشو بشوره،براش غذا درست کنه
پذیرایی کنه و ماساژش بده خستگی کار از تنش بیرون بره.
گفت همسرم میگه چون من خرجتو میدم تو باید تموم کارهای خونه رو انجام بدی.
کمر درد داشت و گفت دکتر بهش گفته نباید اینقدر بشور و بساب خونه انجام بده، دکتر گفته باید استراحت کنی.
 
وقتی از مطب برگشتن همسرش گفته بلندشو شام درست کن...!
میگفت تموم زندگیم شده وقف یه نفر! تموم شب و روزم باید تو خونه آدمی ک
شهر سوال ـ زندگی مشترک من ۵ ساله شروع شده است. در طی این مدت، روزهای تلخ
وشیرین زیادی رو پشت سر گذاشتیم. مشکلی که در زندگی ما وجود دارد این است
که نمی‌توانیم با هم صحبت کنیم. به خصوص در مورد مسائل جدی زندگی، و به
دعوا کشیده می‌شود. گاهی فکر می‌کنم همسرم از قصد می‌خواهد بی منطق باشد
چون در کل آدم بی منطقی نیست. همیشه می‌خواهد کنترلم کند.بخش خانواده شهر سوال بر بال اندیشه ها

ادامه مطلب
نام کتاب: چهل نامه کوتاه به همسرم
نویسنده : نادرابراهیمی
کتاب «چهل نامه‌‌ی کوتاه به همسرم» نوشته‌ی «نادر ابراهیمی» است.نادر ابراهیمی، یکی از برترین و معروف‌ترین خطاطان در زمان قدیم بود.
او کتاب «چهل نامه‌ی کوتاه به همسرم» را زمانی نوشته است که به تمرین خطاطی می‌پرداخته است.وی در مقدمه آورده است: «آن روزها که تازه تمرین خطاطی را شروع کرده بودم،
حدود سال‌های ۶۳-۶۵، به هنگام نوشتن، در تنهایی،
در فضایی که بوی تلخ مرکب ایرانی در آن می‌پ
بسم الله...
واقعا معضل بزرگی شده این بچه...فکر و ذهنم خیلی درگیره
ان شاالله هیچ وقت تو این موقعیت قرار نگیرید خیلی سخته
روابطمون اصلا مثل یه زن و شوهر در آستانه فرزند دار شدن نیست...حس ها به صفر رسیده تقریبا
مثل دوتا غریبه :((
باورم نمیشه این من باشم اصلا این من برام خیلی غریبه...
منی که بود و نبود همسرش براش مهم نیست
قبلا که میرفتیم مهمونی یا بیرون همش به همسرم نگاه میکردم میرفتم پیشش دوست داشتم کنارش بشینم و غذا بخورم...دوست داشتم دوتایی لحظاتی رو
 
ادامه از بخش قبلی
 
همسرم که دید این کار را کرده ام، تنها حرفی که زد این بود: چرا دو قطعه قالی را در اتاق من باقی گذاشتی؟
گفتم: این دو قالی به جای آن قالی هایی است که جزء جهیزیه خود آورده اید. گفت: نه، آنها را هم بفروش.
 
به حاجی صفاریان گفتم، آمد و این دو قالی را هم فروخت. بعد اتاق مهمان های همسرم  را با دو قطعه موکت فرش کردیم که در آن زمان در نظر ما بهتر از زیرانداز بود، سرانجام همسرم دو قطعه موکت را هم فروخت و تا به امروز در منزل ما فقط همان نُه
                                               
پس از اتمام لیگ فرانسه،این لیگ ترکیب منتخب خودرا هم اعلام کرد که 11بازیکن منخب به این صورت هستند
 
                                                          پردراگ رایکوویچ
                                                                 رنس
 
        هاماری ترائوره                 تیاگو سیلوا             یونس عبدلحمید                مائوسا
            رن                           پاریسن ژرمن                 رنس
           
               
واقعا به همسرم افتخار میکنم
امروز نمیخوام هیچی در موردش بنویسم فقط این ست جانماز و قران و مفاتیح رو ببینید این یکی از کارای آخریه که همسرم تموم کرده و تحویل مشتری داده
-
دو تا بچه ی کوچیک زیر 3 سال داریم . بچه هامون هم اصلا پیش مادربزرگا نیستن ( الان مد شده بچه رو مادر بزرگا بزرگ میکنن تا مادرا به خودشون برسن !!! ) .
منم روزی 13 ساعت مغازم . یعنی خودشه و خونه و بچه ها ولی هم به کارش میرسه و هم بچه ها همیشه تمیزن .
فقط خواستم بگم میشه ! همه جوری میشه کار
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام):ازجمله نشانه های خوبی , خودداری از آزردن است.
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام):ای پسرآدم! خودت وصی خویش در دارایی ات باش وآنچه میخواهی پس ازتودر ثروتت کنند به دست خودبکن.
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام):درآخرالزمان ونزدیکیهای قیامت _ که بدترین زمانها خواهدبود_ زنان حجابهای خودرا برخواهند داشت وبدنهایشان رابه نامحرمان نشان خواهنددادوسرهای خودرا زینت نموده ودر معرض دیدنامحرمان قرار میدهند. اینهاازدین خارج شده
دانلود کتاب طراحان چگونه می اندیشند فارسی  
 
دانلود فایل 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دانلود کتاب طراحان چگونه می اندیشند How Designers Think ...archibook.blog.ir › دانلود-کتاب-طراحان-چگونه-می-اندیشند-How-Desi...۱۴ شهریور ۱۳۹۴ - نام کتاب : How Designers Think The Design Process Demystified نویسنده : Bryan Lawson ویرایش : 4 سال انتشار : 2005 فرمت : PDF تعداد صفحه ...
دانلود کتاب طراحان چگونه می اندیشند فارسی :: دانلود کتابdownload-book-ketab2.blog.ir › دانلود-کتاب-طراحان-چگونه-می-اندیش...دانلود رایگان کتاب طراحان چگونه می ان
ما مردها نباید به زنان به چشم یک کسی که قرار هست فقط شهوت خودمون رو با اون رفع کنیم نگاه کنیم، نباید زن رو به چشم یک زندانی ببینیم که باید در خانه ما باشه و حالا چه برای خودش یا کل خانواده فقط آشپزی و کار خانه انجام بده. نباید زن رو فقط یک تکه گوشت ببینیم و به چشم یک عروسک جنسی نگاهش کنیم تا فقط باهاش...، نباید زن رو مثل یک کالا ببینیم و نباید زن رو مثل یک مامان ببینیم! نباید زن رو مثل یک حمال و نوکر ببینیم.
ما باید به زن برای کارهایی که انجام میده ا
ابراز علاقه کردن به همسر زمانی که کنارمان نیستند تنها از یک راه قابل انتقال است جز تماس تلفنی و تماس تصویری یا ایمیل و ... بی شک متوجه اید که شبکه های اجتماعی همچون واتساپ ، اینستاگرام و تلگرام مکانی برای تبادل نظر و دور هم بودن و شایع ترین طریقه ارتباطی فعلی هستند و به همین مناسبت ما عکس متن دار یا همان عکس نوشته های جالب و جدید برای در میان گذاشتن و تبریک و تشکر برای عکس پروفایل همسر در اختیار شما قرار داده ایم



























اگر به دنبال عکس
دیروز حدود ده تا مطلب نوشتم
ولی نذاشتم اینجا
دیروز صبح همسرم رفت
و تا چهل روز
نمی بینمش...
هیچی نمیگم
هیچی نمیتونم بگم
فقط این روزها به شدت دل نازکم...
*
بهش گفتم
به قولم عمل کردم
جلوی هیچکس گریه نکردم
* این یعنی تو خلوتت گریه کردی؟
_ آره دیگه...
صداش یکم گرفته شد. گفت برا خدا گریه کن.
میدونستم داره قوی ام می‌کنه.
گفتم من هنوز مثل شما انقدر روحم بزرگ نشده...
نمی‌تونم...
*****
بعد ازدواج مون
من میتونم شدت ایثار همسران شهدا رو حس کنم
همسرم هم میگه الان دار
حلقه‌ام را گذاشته بودم روی میز تحریر. توی دستش گرفته و با زبان بچگانه‌اش از من می‌پرسد "این چیه"؟ می‌گویم "طلا" و با خودش طلا را تکرار می‌کند. می‌گیرمش توی روشنایی و می‌گویم "ببین برق می‌زنه"، و باز با خودش تکرار می‌کند "برق می‌زنه". می‌گویم باید بگذارمش اینجا؛ و به کشوی میز اشاره می‌کنم.
می‌دود و بازی می‌کند. بعد از یک ساعت انگشتر نقرۀ همسرم را برمی‌دارد، می‌گیرد زیر نور چراغ مطالعه و می‌گوید "برق می‌زنه...طلا..." و آن را می‌دهد دست من و
دلیل کم شدن میل جنسی همسرم چیست؟
 
  
کاهش  هورمون تستوسترون از دلایل کم شدن میل جنسی در مردان  و زنان است
 
چرا میل جنسی همسرم کم شده است؟کـاهـش میل جنسی  در  زنان  امری  بسیار  شایع  و  در  مـردان  امری  نادر  اسـت.  (حـتـی  غـالب  مـردانی  کــه  از  اختلال  نعوظ  رنج  میبرند  نیز  میل  جنسی  خود  را  از  دست  نمی دهند.) 
هورمون  جنسی  مردانه  ی  تستوسترون  نقش  فراوانی  بروی  میل  جنسی در  هر  دو  جنس  مرد  و  زن  ایفا  میکند. برخلاف  ت
تو چند روز گذشته اوضاع زندگی مشترکمون نسبتا آروم و بی دردسر بوده.ناراحتی خاصی بینمون پیش نیومده.گاهی حس میکنم نسبت به همسرم بی حس و بی تفاوت شدم.سعی میکنم توقع و انتظاری ازش نداشته باشم تا خودمم کمتر اذیت بشم.همسرم آدمیه که خیلی کم احساساتشو بروز میده.ابراز علاقه نمیکنه،خیلی کم پیش میاد از چیزی به وجد و هیجان بیاد.
من برعکس،با دیدن کبوتر و گنجشک و گربه های ملوس به شدت به هیجان میام،احساساتمو بروز میدم،خیلی گریه میکنم،باصدای بلند میخندم...
ه
به نام خدا
تا به حال هویتم را در فضای مجازی تکه پاره می کردم و با هرتکه ای یک جایی بودم. دلابانوی بلاگفا و بعد بلاگ، مرضیه ای که در گروه دوستان جامعه الزهرا بود، مرضیه گروه همکلاسی های جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، مرضیه ای که در گروه همکلاسی های سابق برقی بود و.... هرکدام تکه ای از من و هویت و زندگی ام را در بر داشت. اما این بار می خواهم با اسم خودم و با یک هویت یکپارچه در فضای مجازی و به تبع آن در فضای واقعی زندگی کنم.
به گمانم محافظه کاری شدیدم
امروز ، نبمه ی شعبانه ، روز میلاد آقامون ، در حالی که همسرم و پسرم با دوستاش رفتن پارک و من تو خونه تنهام و مشغول روزمرگی های همیشگی ، یکی زنگ در خونه رو زد . درو باز کردم و با یه دختر بچه ی حدود سه ساله مواجه شدم که از اون مقنعه های بچگونه هم سرش بود . رنگشم صورتی بود . اون پشت گوشه ی یه چادرِ مشکی هم دیده می شد . به نظر میومد با مامانش اومده و با همسرم کار دارن . خودمو پشت در غایم کردم و گفتم "بله بفرمایین" . یه هو این دختر خانوم کوچولو دستشو آورد جلو
نزدیک صبح یه خواب خیلی واقعی دیدم
خواب دیدم همسرم سرش تو گوشیش بود بعد من گوشیش رو گرفتم گفتم ببینم با کی حرف میزنی یکساعت
بعد دویدم یهو دیدم پسرداییم که چند ساله فوت کرده افتاد دنبالم گفت گوشیش  بهش بده چرا خودتو کوچیک میکنی منم بهش گفتم تو که مردی چرا هنوز نرفتی اومد و گوشی همسرم رو گرفت بعد گفت بیا بریم سوییچ ماشینم رو گرفت گفت من می رسونمت .
منم نشستم پشت ماشین دخترم نشست صندلی جلو سمت شاگرد بعد پسر کوچولوم نشست جای راننده نذاشت پسرداییم
قانون اول تقویت حافظه: تجسم
تجسم ، کلمه‌ای است هم ردیف حافظه
سوال : بیاد بیاورید دستگیره درب منزل شما چه رنگی است وچه شکلی دارد ؟
اگر بیاد آورده باشید
حتما به این علت بوده که توانسته اید تصویر درب  منزل خودرا بیاد آورده
باشید و این اتفاق زمانی انجام می شود که شما تصویر دستگیره درب خودرا خوب
تجسم نموده باشید
تجسم و حافظه دومفهوم
کاملا به هم نزدیک هستند هر چه حافظه شما قوی تر باشد تجسم شما هم قویتر
خواهد بود و هر چه تجسم شما قویتر باشه حافظت
سلام
28 سالمه و یه دختر 3 ساله دارم. این روزها خیلی دلم پره، دلم گرفته، از سادگی و بی سیاست بودن در ارتباطاتم خسته شدم. دختر ساده ای ام برخلاف ظاهرم که دختر اجتماعی و سر و زبون داری ام. تودار نیستم و هیچی رو تو خودم نگه نمیدارم، ولی درگیر آدم های به شدت پیچیده ای شدم. از همسرم گرفته تا خانواده اش تا جاری هام و ... .
گاهی اوقات دلم برای سادگی خودم میسوزه، هیچ کس برای حرف هام تره خرد نمی کنه، بحث حسادت نیست، بیشتر درد و دله. خسته شدم از آدم های تودار
ﻓﻠﻢ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺪ ﻭ ﺑﺬﺍﺭﺪ ﺟﻠﻮ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ، ﺑﺒﻨﺪ ﻣﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﻦ ﻓﻠﻢ ﺭﺍ ﺟﻠﻮ ﻫﻤﻪ ﺨﺶ ﻨﻨﺪ؟
ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﻄﻮﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺮﺩﻡ، ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ و با همسرم ﻮﻧﻪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻡ؟ ﺍﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺴﺘ ﺍﻦ ﻓﻠﻢ ﺭﺍ ﺑﻘﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺒﻨﻨﺪ ﻌﻨ ﺧﻮﺏ ﻧﺴﺘ !
ﺍﻦ ﺗﻌﺮﻒ ﺍﺯ ﺗﻘﻮﺍﺳﺖ،
یعنی ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻋﻤﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺳﺮﺕ ﺑﺬﺍﺭ ﻭ ﺑِﺮَﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭ، ﺩﻭﺭ ﺑﺰﻧ ﻭ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮ...
زمانش رسیده که با ترسهایم روبرو بشم 
وقتی ازدواج کردم ۲۳ ساله بودم از همون موقع میترسیدم نکنه کسی بیاد تو زندگیم زندگیم رو بهم بزنه. از همون موقع ها حس میکردم با همسرم خیلی تفاوت دارم من میخواستم یه خونواده برای خودمون تشکیل بدیم اون نمیتونست دست از دوستان قبل از ازدواجش برداره ولی من تو یه گردابی افتاده بودم به خاطر دوستان نابابم دخترانی که فکر میکردن تنها راه خوشبخت شدن ازدواجه بخاطر همین منم بعد از لیسانسم با خواستگارم که هم رشته خودم ب
آقای هستم، چند وقته از دورادور متوجه شدم که همسایه مون به زنم تهمت ناموسی زده که همسرم رو آره ... ، منظورم از دورادور اینه که چند بار اشخاصی که از محل کارم رد میشدند به صورت غیر مستقیم اشاره به این موضوع داشتند و بعد از نگاه مردم و طرز بر خورد شون فهمیدم که این تهمت رو زدند.
چون که شاهد و مدرک ندارم نمیتونم بزنم دهنش رو سرویس کنم و بعدش شکایت کنم، محلی که زندگی میکنیم کوچیکه بد آبرومون رو بردن، خیلی خود خوری مینکم، در ضمن همسرم زن پاکدامن و باحیا
سلام
من مردی حدود 30 ساله هستم، با همسرم حدود 5 سال اختلاف سنی دارم.
از ابتدای نامزدی و دوران عقد علاقه چندانی به من نشان نمی داد، ولی من خیلی دوستش دارم، حدود سه ماه پیش که بی توجهی هاش به من شدت گرفته بود وقتی ازش علت رو جویا شدم گفت من از اول هم علاقه ای به تو نداشتم و بخاطر فرار از یه خواستگاری که ازش متنفر بوده تن به ازدواج به من داده (من بهترین کیس بودم اون موقع) و امیدوار بودم که علاقمند میشم ولی نشدم و حالا طلاق می خوام، با مخالفت من روبرو ش
یا نور
 
بچه ها عجب رعد و برقی بود حوالی ساعت 4 و نیم اینجا
به به
 
[ یک عدد ذوق کننده از باد، باران، رعد و برق... و البته چیزهای دیگر]
 
پ. ن
عمری فک میکردم پاییز رو از همه فصل ها بیشتر دوست دارم. 
حالا فهمیدم که بهار رو عاشقم
 
پ. ن2:
40 نامه کوتاه به همسرم و کتاب "مثبت" هر دو امشب تموم شدن.
 
دیروز ظهر وقتی با همسرم بین کوچه‌ها قدم می‌زدیم خانمی که از کنارش گذشتیم، برگشت و به همسرم و گفت:
-خانم ببخشید... خانم!-بله؟
-شما یه خواهر ندارید که مثل خودتون چشم رنگی باشه؟! سه ساله برای داداشم دنبالِ یه خانمِ چشم رنگی می‌گردم!-نه ؛ ببخشید.
ملاک‌هایمان سر جایش نیست. چرا باید برای انتخاب همسری که قرار است ثانیه‌هایِ عمرمان را باهاش شریک شویم، آن‌هم نه فقط دوران جوانی‌را ، بلکه تمام عمر را ؛ فقط ملاک ظاهری اعمال کنیم؟! این مسئله برایم غیر قا
 امام صادق ع فرمود زبان خودرا نگهدارید و خانه نشین باشید  هرگز بلا یی که مخصوص شما شیعیان است بشما نمی رسد زیرا گ منامید وتقیه میکنید و طائفه زید یه همواره سپر بلای شما باشند زیرا انهاتقیه نمیکنند و بر ائمه ما علیهمالسلام طعنه میزنند  از اینرو سلاطین جور بدفع آنها میپردازند واز شما غفلت میکنند
ایرانیا! در این شبِ بی‌دَر چگونه‌ای؟از ظالمی به ظالمِ دیگر چگو‌نه‌ای؟!‌ای خسته از تعفّنِ شاهانِ سلطه‌ور!حالی در این فضای معطر چگو‌نه‌ای!‌ای شانه‌ات سبک شده از رنجِ تاج و تخت!امروز زیرِ پایه‌ی منبر چگونه‌ای؟!‌از کشتیِ شکسته رها کرده خویش را،بر تخته‌پاره مانده شناور چگونه‌ای؟!‌ای گاوِ چاقِ خویش به دَر بُرده از مسیل!با هفت گاوِ گُشنه‌ی لاغر چگونه‌ای؟!‌ای از قفس پریده به شوقِ رهاشدن!در باغ با شکستگیِ پر چگونه‌ای؟!‌هان ای زنِ گُری

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها